نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 گروه جامعه شناسی دانشگاه کردستان
2 کارشناسی ارشد جامعه شناسی دانشگاه کردستان
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
رمان تاریخی نه رمانی است که دربر گیرندهی روایتی ساده و دمدستی از وقایع و مواد خام یک دوره تاریخی باشد. به نظر لوکاچ بر آن است که رمان تاریخی، عصارهی انتزاع شدهی تاریخی است که جامعهای از سر گذرانده. تاریخی که از خلال جریانهای زندگی مردم عادی بازسازی شده و سعی در زنده کردن آن دسته از گرایشات مهم تاریخی دارد که برآیند ستیزشان، وضعیت کنونی جوامع را رقم زده است. موضوع رمان تاریخی نه روایت تاریخ از نگاه شخصیتهای برجستهی تاریخ، بلکه پرداختن به امور زندگی روزمرهی مردم عادی و به دست دادن دلایل عمل و انگیزههای گرایشهای سیاسی-اجتماعیشان است. شخصیتپردازی یکی از مهمترین ابزارهای فرمی است که رماننویس در این راستا در اختیار دارد تا به بازسازی تاریخ نایل آید. لوکاچ بر آن است که شخصیتهای رمان تاریخی باید در بستر زنجیره رخدادهای رمان شکل بگیرد نه اینکه حاصل توصیف دلبخواهانهی مؤلف باشد. این پژوهش بر آن است که تمهیدات شخصیتپردازی درویشیان را در رمان سالهای ابری مورد ارزیابی قرار دهد و، بر خلاف نظر برخی منتقدین، نشان دهد که وی از پس پرورش دادن کاراکترهای رمان خود از خلال زنجیرهی رخدادها برآمده است. روش به کار گرفته شده در این پژوهش خوانش دیالکتیکی لوکاچ از رمان تاریخی است.
کلیدواژهها [English]