ملاحظه ای تاریخی درباره مناسبات جامعه‌شناختی نهادهای دین و هنرها (با تکیه بر مورد ایران)

نویسندگان

1 دانشیار گروه جامعه¬شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران

2 عضو گروه پژوهشی مطالعات فرهنگی جهاددانشگاهی تهران و دانشجوی دکتری جامعه¬شناسی نظری فرهنگی دانشگاه تهران

چکیده

در این مقاله کوشش شده است تا ساحت‌های دین و هنر به مثابه حوزه‌ گردش ایده نمایانده شده و با بیان رابطة هر یک با فضای اجتماعی و نسبت هر یک با قدرت، در ابتدا بر اساس مبانی نظری پی یر بوردیو امکان تحولات ساختاری در هر یک از این میدان ها طی تکوینی تاریخی نشان داده شود. با نگاهی تاریخی، سعی در نشان دادن این نکته بوده است که در سپهر سنتی، درآمیختگی دین و هنر به قسمی بوده است که جداسازی این دو از یکدیگر ناممکن می نماید و اصولا هنر دینی و دین آمیخته با هنر بوده است و مناسبات میدان های دین و هنر بر اساس همین درآمیختگی قابل فهم است. از سوی دیگر، برآمدن هنر مدرن براساس ایجاد تفکیک حوزه های متفاوت اجتماعی منتج از مدرنیته، منجر به استقلال هرچه بیشتر این میدان ها از هم شد. این امر که با گسترش دنیوی شدن صورت گرفت، هرچند صبغه دینی هنر را کاست، ولی به جای آن هنر را گاه در مقام والای رهایی بخشی قرار داد. با این همه، لازم است که نسبت این امر با فرایند دنیوی شدن سنجیده شود. امری که امروز نیز در باز- افسون زدایی جهان مدرن در قالب نشاندن هنر به جای دین در کار است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Historical Observations on the Sociological Relationship between Institutions of Religion and Arts (Focusing on Iran)

نویسندگان [English]

  • Gholamreza Jamshidiha 1
  • Vahid Tolooei 2
1
2
چکیده [English]

This paper tries to show religion and art as fields of idea exchange. By stating the relationship of them to social space and power based on the theoretical principles of Pierre Bourdieu, we show the possibility of structural changes in these fields during a historical genesis. Art and religion have traditionally been mixed and it was impossible to separate them until the modern era. Because of this, religion and art were understandable by this mixture. But modernity separated social fields such as art and religion and the rise of modern art lead to the independence of these fields. Because of secularization, art lost its religious aspect but find a new one: emancipation.
This paper tries to show religion and art as fields of idea exchange. By stating the relationship of them to social space and power based on the theoretical principles of Pierre Bourdieu, we show the possibility of structural changes in these fields during a historical genesis

کلیدواژه‌ها [English]

  • Art
  • enchantment
  • Genetic Structuralism
  • Modernity
  • re-enchantment
  • Religion
  • secularization
  • Tradition